| ردیف |
عنوان مقاله |
موضوع اصلی |
نویسندگان |
چکیده فارسی |
| 1 |
Investigating the impact of open innovation on green marketing in industrial businesses |
آینده نگاری فناوری و نوآوری در چالش های انرژی،آب،محیط زیست و امنیت غذایی |
یاسر امامیان* و ندا شفیعی |
در طی دهه های پیشین نگرانی های جوامع در مورد توسعه پایدار علی الخصوص مباحث مربوط به مسائل زیست محیطی کانون داغ تحقیقات و پژوهشهای دانشگاهی را به وجود آورده است. از ادبیات پژوهشی اخیر بازاریابی هم پیداست که مفاهیم بازاریابی سبز در حال افزایش و مورد توجه ویژه است. مطالعه پیش رو هم با درک اهمیت این موضوع به بررسی تاثیر نوآوری باز بر بازاریابی سبز (مورد مطالعه: کسب و کارهای صنعتی در استان ایلام) پرداخته است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش در دسته تحقیقات توصیفی-پیمایشی به حساب می آید. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان کسب و کارهای صنعتی در استان ایلام که تعداد آنها برابر با 750 نفر می باشد بوده است. حجم نمونه متناسب این جامعه با استفاده از جدول مورگان تعداد 256 نفر بدست آمده که به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردیده اند. براي گردآوري داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شده که بر اساس مقیاس پنج مرتبه اي لیکرت تدوین شده اند. جهت سنجش متغیر نوآوری باز از پرسشنامه استاندارد حقیقیت و همکاران (1396) و متغیر بازاریابی سبز پرسشنامه استاندارد یاری و همکاران(1391) استفاده شده است. به منظور سنجش روایی ابزار از روش روایی ظاهری و روایی سازه استفاده شد. همچنین پایایی این پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 0.893 تایید شد. داده هـاي جمع آوري شده، در بخش توصیفی تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS20 و بخش استنباطی با روش مدلسازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار AMOS20 تجزیه و تحلیل شـده است. نتايج پژوهش نشان داد که متغیر نوآوری باز بر بازاریابی سبز تاثیری مثبت و معنادار دارد. |
| 2 |
Investigating the impact of business model innovation on the export performance of innovative small and medium-sized companies, emphasizing the moderating role of dynamic management capabilities of CEOs. |
حکمرانی گذار و تحولات فناورانه |
مصطفی طاهری* و حسین عابدی |
هدف از انجام اين پژوهش، بررسی تأثیر نوآوری مدل کسبوکار بر عملکرد صادراتی شرکتهای کوچک و متوسط نوآور با تاکید بر نقش تعدیلی قابلیتهای مدیریتی پویای مدیران عامل می¬باشد. روش تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی و از جهت ماهیت توصیفی- علی است. جامعة آماري اين تحقيق، شامل کلیه مدیران عامل و مدیران ارشد شرکتهای کوچک و متوسط صادراتی استان بوشهر می باشد كه تعداد آنها 280 نفر می باشد. به استناد جدول مورگان حجم نمونه برابر 162 نفر برآورد و به روش تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد(نگویان و همکاران، 2024)، شامل 22 سؤال بود که روایی پرسشنامه توسط استاد راهنما و متخصصان، کارشناسان مدیریت و پایایی آن ها از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای همه شرایط بیشتر از 0. 7 تأیید شد. در این پژوهش بر اساس ادبیات و مدل مفهومی، 4 فرضیه ارائه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (با استفاده از نرم افزار SPSS) و آمار استنباطی (با استفاده از نرم افزار PLS) استفاده شد. یافته ها تمامی فرضیه ها و برازش مناسب مدل پژوهش را تایید کرد. نتایج نشان داد که وجود مدیران عاملی با قابلیتهای مدیریتی پویا که قادر به تعدیل اثرات نوآوری مدل کسب و کار بر عملکرد صادراتی شرکتها هستند، میتواند اثربخشی و کارآمدی فعالیتهای صادراتی این شرکتها را افزایش دهد. این نتایج بر اهمیت توجه به توسعه و پرورش قابلیتهای مدیریتی در مدیران عامل و همچنین اعمال نوآوری در مدل کسب و کار شرکتهای کوچک و متوسط تأکید میکند. |
| 4 |
From Threat to Opportunity: A Systematic Review of AI Risks |
آینده نگاری فناوری های نوظهور (هوش مصنوعی،انقلاب صنعتی چهارم ، زیست فناوری،مواد و انرژی های نو |
مهدی فاطمی* و موسی جهرمی و ابالفضل ورنوسفادرانی |
گسترش سریع فناوری هوش مصنوعی، اگرچه فرصتهای اقتصادی و اجتماعی بیسابقهای را ایجاد کرده، اما طیف وسیعی از ریسکها و چالشهای پیچیده نیز به همراه آورده است. با وجود اهمیت فزاینده این تهدیدات، ادبیات علمی موجود همچنان پراکنده است و از یک چارچوب مفهومی یکپارچه برای درک روابط بین ریسکها و راهکارهای مدیریت آنها بیبهره است. هدف اصلی این مطالعه، ارائه یک مرور سیستماتیک و جامع بر ریسکها، مکانیسمهای بروز و راهبردهای مدیریتی مرتبط با کاربرد هوش مصنوعی در ابعاد اجتماعی و اقتصادی است. این پژوهش بر اساس اصول PRISMA و با تحلیل ۳۴ مقاله معتبر بینالمللی انجام شده که اکثریت قریب به اتفاق آنها (۸۸.۲٪) مربوط به سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ هستند. تحلیل تماتیک دادهها نشان میدهد که ریسکهای «اخلاق و انصاف» (۲۲ مقاله) و «حریم خصوصی و داده» (۲۰ مقاله)، پربسامدترین چالشها محسوب میشوند. این ریسکها عمدتاً ریشه در مکانیسمهای «دادهمحور» (۲۷ مقاله) و «تعامل انسان و سیستم» (۲۰ مقاله) دارند. یافته کلیدی این تحقیق، شناسایی «چرخه ریسک هوش مصنوعی» است که در آن سوگیریهای دادهای به ایجاد الگوریتمهای متعصب میانجامد و در نهایت به رفتارهای تبعیضآمیز در سیستمهای خودکار منجر میشود. در حوزه راهکارها، «رویکردهای آموزشی و مهارتی» و «راهبردهای اخلاقی و شفافیت» (هرکدام ۱۷ مقاله) بیشترین فراوانی را داشتهاند. با این حال، ارزیابیها نشان میدهد که مدیریت مؤثر ریسک، مستلزم تلفیق سیستماتیک مداخلات دادهمحور، اخلاقی و آموزشی است. این مطالعه با ارائه یک مدل مفهومی یکپارچه «ریسک–مکانیسم–راهحل»، نه تنها شکاف اساسی بین مطالعات نظری (۱۵ مورد) و تجربی (صفر مورد) را آشکار میسازد، بلکه چارچوبی ضروری برای سیاستگذاری مبتنی بر شواهد و توسعه مسئولانه فناوری فراهم میکند. |
| 5 |
Scenario Planning for the Consequences of Artificial Intelligence on Employment in the Steel Industry |
آینده نگاری فناوری های نوظهور (هوش مصنوعی،انقلاب صنعتی چهارم ، زیست فناوری،مواد و انرژی های نو |
مهدی محمدی* و علیرضا رنجبر و مهدی فاطمی |
صنعت فولاد بهعنوان یکی از ارکان بنیادین اقتصاد جهانی، در آستانه تحولی ساختاری بهواسطه هوش مصنوعی و اتوماسیون پیشرفته قرار دارد؛ تحولاتی که ضمن ایجاد فرصتهای بیسابقه برای افزایش بهرهوری و نوآوری، عدمقطعیتهای مهمی را درباره آینده اشتغال، ساختار نیروی کار و مهارتهای موردنیاز به همراه آورده است. این پژوهش، با رویکردی کاربردی و کیفی در چارچوب آیندهپژوهی و با بهرهگیری از روش سناریوپردازی شبکه جهانی کسبوکار (GBN)، به شناسایی نیروهای پیشران و عدمقطعیتهای بحرانی مؤثر بر آینده اشتغال در این صنعت پرداخته است. دادهها از طریق بررسی نظاممند ادبیات موضوع و گردآوری نظرات یک پنل ۱۲ نفره از خبرگان منتخب صنعت فولاد، فناوری اطلاعات و مدیریت منابع انسانی جمعآوری و بر اساس ماتریس اهمیت - عدمقطعیت تحلیل شد. در نهایت، سه عدمقطعیت بحرانی شناسایی و بر مبنای آنها هشت سناریوی جامع شامل «رنسانس صنعتی»، «اختلال دردناک»، «شکاف مهارتی»، «طوفان کامل»، «تکامل مدیریتشده»، «فرسایش شغلی»، «رکود مضاعف» و «مارپیچ مرگ» تدوین گردید که هریک تصویری متمایز از آیندههای ممکن و پیامدهای آن بر مشاغل و مهارتهای کلیدی صنعت فولاد ارائه میدهد. |
| 6 |
Policy foresight in locating new Iranian cities with a hybrid urban-ecosystem sustainability approach: redefining the landscape and converging actors |
حکمرانی توسعه پایدار و تاب آوری جامعه |
محسن بهرامی* و مازیار عطاری و رضا مکنون |
این مقاله با تمرکز بر سیاستگذاری آیندهنگر در حوزه مکانیابی شهرهای جدید ایران، چارچوبی نظری برای بازتعریف رابطه میان انسان و زیستبوم ارائه میدهد. مفهوم «دورگه شهر–زیستبوم» بهعنوان یک پارادایم نوظهور، با تغییر معنای نقش آفرینی کاهش محوریت انسان و بهرسمیتشناختن زیستبوم بهعنوان کنشگری اصلی، تلاش دارد الگوی مکانیابی و توسعه شهری را از رویکرد سنتی شهرمحور به رویکرد پایدار و بومسازگانمحور تغییر دهد. روش پژوهش مبتنی بر آیندهنگاری سیاستی، تحلیل کنشگران و بررسی محتوای اسناد کلان ملی است. در این چارچوب، پنج زیرهدف کلیدی برای تحقق پارادایم شهر–زیستبوم استخراج و رفتار هفت دسته بازیگر نسبت به این اهداف تحلیل شده است. یافتهها نشان میدهد که تحقق این پارادایم نیازمند بازآرایی وظایف نهادی، تغییر چشماندازهای ذهنی و ایجاد ائتلافهای جدید میان ذینفعان است. چشماندازسازی بهعنوان ابزار کلیدی آیندهنگاری، علاوه بر ارائه تصویری مشترک و الهامبخش، امکان همراستایی بازیگران و تقویت تابآوری سیاستی را فراهم میآورد. این مقاله نتیجه میگیرد که نهادینهسازی آیندهنگاری در سیاستگذاری مکانیابی شهرهای جدید، شرط لازم برای دستیابی به توسعه پایدار، عدالت فضایی و تابآوری سرزمینی در ایران است. |
| 7 |
Technological Transition and the Evolution of Social Innovation: From Traditional Concept to AI-Centric Digital Social Innovation |
حکمرانی گذار و تحولات فناورانه |
سارا پناهی* و علی شایان و ابوالقاسم سرابادانی و محمد حسن زاده |
گذار و تکامل فناورانه نوآوری اجتماعی از مفهوم سنتی به نوآوری اجتماعی دیجیتال با محوریت هوش مصنوعی باعث ایجاد تحولی اساسی در حل مسایل پیچیده اجتماعی مانند فقر و نابرابری شده است. این پژوهش نقش هوش مصنوعی را در تبدیل نوآوری اجتماعی به نواوری اجتماعی دیجیتال از طریق یک بررسی سیستماتیک متون بررسی میکند. یافتهها نشان میدهد که فناوریهای دیجیتال، به ویژه هوش مصنوعی، کلانداده و اینترنت اشیا با تسهیل همکاری جمعی، تجزیه و تحلیل دادههای اجتماعی و هوشمندسازی فرآیند، امکان توسعه راهحلهای سریع را فراهم میکنند. پلتفرمهای دیجیتال، به عنوان بسترهای آزمایشی زنده، اکوسیستمهای نوآوری را تقویت کرده و باعث ایجاد ارزش اجتماعی میشوند. با این حال، چالشهایی مانند نگرانیهای اخلاقی، حریم خصوصی دادهها و عدم شفافیت الگوریتمهای هوش مصنوعی نیز وجود دارد. این تحقیق بر لزوم توسعه چارچوبهای حاکمیتی مانند هوش مصنوعی مسئولانه (RAI) و نوآوری مسئولانه (RI) برای تضمین پایداری و عدالت اجتماعی تأکید میکند و در نهایت شکافهای تحقیقاتی موجود را شناسایی کرده و راهحلهایی برای ادغام مؤثر فناوریهای دیجیتال در پروژههای نوآوری اجتماعی ارائه میدهد. |
| 8 |
Foresight of university with emphasis on digital governance |
هوشمندی و آینده پژوهی فناوری و نوآوری |
حمید گوروئی* |
در طول زمان، همراه با پیشرفت های فزایندۀ فناوری و شکل گیری حکمرانی دیجیتال، دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی دچار تغییر و تحولات گسترده ای شده اند. لزوم آینده نگاری دربارۀ دانشگاه آینده، این امکان را به حکمرانان و سیاستگذاران می دهد تا با داشتن دیدی شفاف تر نسبت به تصاویر آینده های ممکن، زمینه برای تحقق تصاویر مطلوب از دانشگاه آینده، به شکلی عملیاتی تر فراهم نمایند. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به تصویری واضح از دانشگاه آینده در بستر حکمرانی دیجیتال می باشد. این پژوهش از منظر روش به شیوه تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر آینده نگاری می باشد. داده های این پژوهش ضمن بررسی منابع چاپی و غیر چاپی اعم از داخلی و خارجی، مقالات، کتب و گزارش های مربوط به آینده پژوهی نظام آموزش عالی به شیوه هدفمند، جمع آوری و با کمک روش سناریو پردازی با استفاده از مراحل چهارگانه فهی و رندال ضمن تاکید بر سه حالت ادامه وضع موجود، بهبود وضع موجود و حرکت به وضع مطلوب، تجزیه تحلیل گردید. یافته های این پژوهش نشان می دهد که امکان تغییر فضای آکادمیک از یک فضای فیزیکی به یک فضای مجازی تحت فناوری وب 3 و تحدید شکل فعلی دانشگاه ها ضمن تشکیل تصویر دانشگاه آینده در قالب دانشگاه متاورسی با وجود حکمرانی دیجیتال در آموزش عالی، امکان پذیر است. |
| 11 |
Foresighting Challenges and Opportunities of Artificial Intelligence Governance in Industries: Thematic Analysis and Design of a Technological Transition Model |
آینده نگاری فناوری های نوظهور (هوش مصنوعی،انقلاب صنعتی چهارم ، زیست فناوری،مواد و انرژی های نو |
سید محمدرضا داودی و حمیدرضا سلماسی* |
این پژوهش با هدف آیندهنگاری چشمانداز حکمرانی هوش مصنوعی (AI) در صنایع، به شناسایی و تحلیل چالشها و فرصتهای کلیدی و در نهایت طراحی یک مدل یکپارچه برای مدیریت گذار فناورانه میپردازد.پژوهش حاضر از رویکرد کیفی با استراتژی تحلیل مضمون بهره برده است. جامعه پژوهش شامل 47 منبع علمی معتبر (مقالات، گزارشهای سیاستی و اسناد راهبردی) منتشر شده بین سالهای 2021 تا 2025 بوده که به صورت هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدهاند. تحلیل دادهها بر اساس رویکرد شش مرحلهای براون و کلارک و با استفاده از نرمافزار MAXQDA انجام شده است.یافتههای تحلیل مضمون منجر به شناسایی چهار مضمون فراگیر (اصلی) گردید: (1) چالشهای گذار به هوش مصنوعی، شامل ابعاد امنیتی، حقوقی، اجتماعی-سازمانی و فنی-زیرساختی؛ (2) فرصتهای استراتژیک هوش مصنوعی، شامل مزایای کاربردی و رقابتی؛ (3) الزامات چندبعدی حکمرانی هوش مصنوعی، شامل ضرورتهای مسئولانه و دادهمحور؛ و (4) نقشه راه گذار و توانمندسازی سازمانی، شامل راهبردهای توانمندسازی و مدیریت گذار. این مضامین در قالب “مدل یکپارچه گذار فناورانه به حکمرانی هوشمند هوش مصنوعی” به عنوان خروجی اصلی پژوهش، یکپارچه شدند.نتیجهگیری یافتهها بر وجود یک “دوگانگی چالش-فرصت” در مسیر پیادهسازی هوش مصنوعی در صنایع تأکید دارند. مدیریت موفق این دوگانگی نیازمند یک رویکرد یکپارچه و آیندهنگر است که در آن، الزامات چندبعدی حکمرانی به عنوان سنگ بنا و نقشه راه گذار به عنوان ابزار اجرایی عمل میکند. مدل ارائه شده میتواند به عنوان یک چارچوب راهنما برای سیاستگذاران و مدیران صنعتی جهت هدایت گذار به سمت حکمرانی هوشمند، مسئولانه و ارزشآفرین هوش مصنوعی مورد استفاده قرار گیرد. |
| 14 |
The Role of Strategic Foresight in Shaping Policies within Large companies: A Literature Synthesis |
هوشمندی و آینده پژوهی فناوری و نوآوری |
پروانه قلی پور و حجت ذوقی کودهی* |
The purpose of this paper is to investigate strategic foresight in large companies for making policies: a systematic literature review. the offering data is based on the content analysis of strategic foresight from review literature and prior studies, critical criteria by valid databases in this establishment are considered. Findings show that database seeks resulted in 878 peer-evaluated studies from 1979-2025 February. Furthermore, the study results propose that applying the data from the strategic foresight for making policies and designing the plans organizationally. Also, the systematic literature review can provide decision-makers and managers with a comprehensive comprehending of the important aspects of drivers, pitfalls, methods, and activities the effects of strategic foresight, which would be useful form them to ameliorate their policies and plans. This research synthesizes the usage of content analysis methods in the strategic foresight field and enhances the requirement to capitalize on the benefits presented through this method research. furthermore, this article makes a beneficial source for future research that can advantage from the content analysis technique. |
| 16 |
The Future of Green Technologies: A Scientometric Analysis of Trends, Themes, and Research Pathways |
آینده نگاری فناوری های نوظهور (هوش مصنوعی،انقلاب صنعتی چهارم ، زیست فناوری،مواد و انرژی های نو |
زهره کریم میان* و سیده صدیقه جلالپور و رکسانه چرخچی و فریبا صلاحی |
این پژوهش با هدف ترسیم فضای ادبیات «آینده فناوریهای سبز»، در خصوص ۲۷۹ رکورد استخراجشده از پایگاه Web of Scienceبا راهبرد جستوجوی کلیدواژههای مرتبط با آینده فناوریهای سبز را تحلیل علمسنجی کرده است. دادهها پس از پاکسازی با بسته Bibliometrix/Biblioshiny در محیط R تحلیل شدهاند. مجموعه تحلیلها شامل هموقوع واژگان کلیدی، شبکه همواژگانی، نقشه مضامین بر اساس مرکزیّت-چگالی و بررسی تکامل مضامین در چهار برش زمانی (۲۰۰۴–۲۰۲۰، ۲۰۲۱–۲۰۲۳، ۲۰۲۴، ۲۰۲۵–۲۰۲۶) است. یافتهها نشان میدهد ادبیات حول سه محور اصلی سازمان مییابد: (۱) محور هنجاری و نتیجهمحورِ «پایداری»، (۲) محور فناورانه و انرژیمحور شامل «فناوری سبز»، «کارایی انرژی» و «انرژیهای تجدیدپذیر»، و (۳) محور سنجشی شامل «اقتصاد چرخشی» و «مالی سبز». در شبکهی همواژگانی، «پایداری» گرهی مرکزی است که مباحث فناورانه، مدیریتی و سیاستی را به هم متصل میکند؛ «نوآوری سبز» بیشتر با ارزیابی و عملکرد سازمانی پیوند دارد و «فناوری سبز» در کنار موضوعاتی چون «کارایی انرژی»، «انرژیهای تجدیدپذیر» و «تقاضای انرژی» قرار میگیرد. نقشهی مضامین نشان میدهد مضامینی مانند «ارزیابی چرخه عمر-نانو فناوری»، «توسعه پایدار-پایداری محیطی-مرور نظاممند/علمسنجی» و «اقتصاد چرخشی-نوآوری» موتورهای اصلی ادبیات هستند؛ مضامینی همچون «پایداری-مالی سبز» و «فناوری سبز-انرژیهای تجدیدپذیر» در دسته پایه قرار دارند؛ حوزههایی مثل «باتریها-گذار انرژی» و «خودروهای برقی-شیمی سبز» در جایگاه کنام دیده میشوند؛ و ترکیبهایی نظیر «خنثیسازی کربن-هوش مصنوعی» در وضعیت نوظهور باقی ماندهاند. تحلیل تکاملی نیز نشان میدهد ادبیات از دو گره اصلی «فناوری سبز» و «نوآوری سبز» آغاز شده، در دوره بعدی به سمت موضوعاتی مانند «انرژیهای تجدیدپذیر»، «کارایی انرژی» و «مالی سبز» گسترش یافته و در سالهای ۲۰۲۴–۲۰۲۶ به همگرایی حول «توسعه پایدار» و «پایداری» رسیده است؛ با این حال، «فناوری سبز» همچنان ستونفقرات ثابت این ادبیات باقی مانده است. مجموعا یافته های مقاله نشان میدهد که مسیر پژوهشها از رویکردهای پروژهمحور و فناورانه به سمت چارچوبهای نتیجهمحور توسعهای حرکت کرده است. بنابراین، ترکیب پیشبینی دادهمحور با ارزیابی چرخهعمر و ملاحظات مالی و چرخشی میتواند در ترسیم مسیرهای آینده سودمند باشد. |
| 20 |
Transition from Reactive to Proactive Governance in the Agricultural Innovation System: "The Role of Technology Foresight in Strengthening Market and Entrepreneurship Driving Engines " |
حکمرانی گذار و تحولات فناورانه |
سمیه مصطفوی* و شاپور ظریفیان و حسین یادآور و حسین شعبانعلی فمی |
تحقق کشاورزی دانشبنیان مستلزم توسعه هماهنگ کارکردهای نظام نوآوری کشاورزی (خلق و توسعه دانش، انتشار دانش، شکل¬دهی به بازار، فعالیت¬های کارآفرینانه، جهت دهی به نظام، تأمین و تسهیل منابع و مشروعیت بخشی) می¬باشد. به الگوی توسعه کارکردهای نظام نوآوری، موتور محرک نوآوری گفته می¬شود. این مطالعه با تحلیل پویایی¬های کارکردی نظام نوآوری کشاورزی ایران و با بکارگیری روش دلفی¬فازی به ترسیم الگوی توسعه موتورهای محرک نوآوری در نظام نوآوری کشاورزی ایران پرداخته است. برای این منظور بعد از تدوین فرضیه¬ی پویا با تهیه پرسشنامه¬ی خبره¬سنجی (نیمه ساختارمند) الگوی تعاملات کارکردی نظام نوآوری کشاورزی ایران ترسیم شد. تحلیل وضعیت موجود، الگویی از «حکمرانی واکنشی» را نمایان میسازد که در آن سیاستها عمدتاً متوجه تقویت تحقیق و توسعه بوده، بدون آنکه برنامهریزی پیشنگرانهای برای تحریک تقاضا و شکلدهی به بازارهای آینده وجود داشته باشد. به بیانی دیگر؛ تمرکز بر کارکردهای سمتِ عرضه، منجر به تقویت نامتوازن موتور محرک علم و فناوری در مقایسه با موتورهای محرک کارآفرینی و بازار شده است. این پژوهش با طرح این پرسش که «آیندهنگاری فناوری چگونه میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند؟»، استدلال مینماید که آیندهنگاری از طریق چهار مکانیزم کلیدی (۱) کاهش عدم قطعیتها از طریق سناریوسازی فناوریهای نوظهور (۲) ایجاد درک مشترک از اولویتهای راهبردی آینده (۳) شناسایی زودهنگام شکافهای فناورانه و (۴) شفافسازی مسیرهای آینده میتواند چرخه معیوب کنونی را شکسته و گذار به سمت «حکمرانی پیشنگر» را ممکن ساخته و موجب تقویت موتورهای محرک کارآفرینی و بازار شود. در این راستا، بکارگیری رویکردهای سیاستگذاری باز و طرف تقاضا مبتنی بر خروجیهای آیندهنگاری، به عنوان پیشنهاد محوری ارائه شده است. ایجاد «مراکز ترویج نوآوری و کارآفرینی کشاورزی» با مأموریت آیندهنگاری و شناسایی فرصتهای بازار نیز به عنوان راهکاری عملیاتی برای تحقق این گذار پیشنهاد میگردد. پیادهسازی این راهکارها از یکسو با کاهش ریسک سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، زمینهساز تقویت موتور کارآفرینی خواهد شد و از سوی دیگر با شفافسازی مسیرهای توسعه فناوری، به شکلگیری بازارهای جدید و تقویت موتور محرک بازار منجر خواهد گردید. |
| 25 |
Foresight indicators in novel policies and technologies in the agricultural water allocation system |
آینده نگاری فناوری و نوآوری در چالش های انرژی،آب،محیط زیست و امنیت غذایی |
حسین دهقانی سانیج* و سمیه امامی |
در سالهای اخیر، تغییرات اقلیمی، رشد جمعیت، توسعه اقتصادی و ضعف مدیریتی فشار بیسابقهای بر منابع آب شیرین وارد کرده و بیشترین اثر آن در بخش کشاورزی آشکار شده است، تداوم دسترسی آزاد به آب علاوه بر کاهش بهرهوری، موجب تعمیق و تشدید بحرانهای زیستمحیطی شده است. در مقابل، گذار به نظامهای تخصیص تنظیمشده که بر قوانین شفاف و بهکارگیری همزمان ابزارهای مختلف استوارند، شرط اصلی مدیریت پایدار منابع آب محسوب میشود. بررسیهای تطبیقی نشان میدهد کشورهای فرانسه و استرالیا با ترکیب سیاستهای اقتصادی مانند بازار آب و سازوکارهای تشویقی همراه با مشارکت فعال بهرهبرداران محلی، توانستهاند به مدلهای موفقتری دست یابند. با این حال، در کشورهایی مانند اسپانیا و شیلی، ضعف نظارت نهادی یا بیتوجهی به عدالت اجتماعی موجب تمرکز حقوق آب در دست گروههای محدود و افزایش تنشهای اجتماعی شده است. بر اساس این تجربهها، ایران که با بحران منابع و ناکارآمدی نهادی مواجه است، باید مسیر اصلاح خود را بر ترکیبی از تجارب جهانی و شرایط بومی طراحی کند. حرکت تدریجی به سوی نظام تخصیص تنظیمشده، بهکارگیری فناوریهای نوین آبیاری، ارتقای شفافیت و پاسخگویی نهادی و تقویت مشارکت محلی تنها زمانی به موفقیت منجر خواهد شد که عدالت اجتماعی به عنوان محور سیاستها مورد توجه قرار گیرد. |
| 26 |
A sociological analysis of the impact of artificial intelligence on the healthcare system in Iran with a futures studies approach |
هوشمندی و آینده پژوهی فناوری و نوآوری |
آیناز کریمی* |
انجام شده است. با استفاده از روش دلفی، نظرات 15 خبره در حوزههای جامعهشناسی فناوری و سلامت جمعآوری و تحلیل شد. یافتهها نشان میدهد هوش مصنوعی در هفت حوزه اصلی شامل تشخیص بیماریها، مدیریت دادهها، بهینهسازی درمان این پژوهش با هدف تحلیل جامعهشناختی تأثیر هوش مصنوعی بر نظام سلامت ایران و ترسیم آیندههای محتمل با رویکرد آیندهپژوهی ، مراقبت بیمارمحور، کاهش هزینهها، آموزش و پژوهش، و چالشهای سیاستگذاری تأثیرگذار خواهد بود. از نگاه خبرگان، هوش مصنوعی میتواند دقت تشخیص و درمان را بهبود بخشد (شاخص عدم قطعیت ۰.۸۶) و مدیریت دادهها را متحول کند (شاخص اهمیت ۹۶.۶۷)، اما در کاهش هزینهها (شاخص عدم قطعیت ۰.۴-) و مراقبت بیمارمحور (شاخص عدم قطعیت ۰.۱۳۳-) چالشهای جدی وجود دارد. همچنین، نبود قوانین شفاف و مسائل اخلاقی از موانع اصلی پیادهسازی هوش مصنوعی در ایران شناسایی شد. |
| 27 |
Background conditions of the organizational resilience model with an entrepreneurial approach in the banking industry |
حکمرانی توسعه پایدار و تاب آوری جامعه |
محبوبه زهری* و علی داوری و ابوالفضل اردشیرتاج زاده نمین |
شرایط زمینه ای مدل تابآوری سازمانی با رویکرد کارآفرینانه در صنعت بانکداری چكيده هدف این پژوهش، شرایط زمینه ای مدل تابآوری سازمانی با رویکرد کارآفرینانه در صنعت بانکداری و با بهرهگیری از روش پژوهش آمیخته (کیفی–کمی) انجام شد. در بخش کیفی، دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 19 نفر از مدیران و کارشناسان بانکها به روش نمونهگیری هدفمند معیاری گردآوری و با رویکرد گراندد تئوری طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل گردید. برای اطمینان از روایی و پایایی، معیارهای لینکلن و گوبا شامل اعتبارپذیری، انتقالپذیری، اطمینانپذیری و تأییدپذیری بهکار گرفته شد. در بخش کمی، پرسشنامهای بر اساس کدهای باز مرحله کیفی طراحی و پس از تأیید روایی صوری و محتوایی توسط خبرگان، بین مدیران و کارشناسان بانکها توزیع گردید. در نهایت، 384 پرسشنامه معتبر گردآوری و دادهها با استفاده از نرمافزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. نتایج پژوهش چارچوبی بومی از شرایط زمینهای تابآوری سازمانی با تأکید بر کارآفرینی را در صنعت بانکداری ایران ارائه میدهد. نتایج بخش کیفی نشان داد که در این پژوهش سیاست گذاری و اصلاح قوانین، ارتباطات بانکها و دولت، ساختار حاکمیت شرکتی بانک، تصمیم سازی نخبگان، عوامل حمایتی و ایجاد عدالت اجتماعی عوامل اصلی زمینهای هستند. همچنین نتایج مدل نشان میدهد که میان مولفههای شرایط زمینهای همبستگی وجود دارد که بیشترین همبستگی مربوط به سیاستگذاری و اصلاح قوانین و تصمیم سازی نخبگان با ضریب 748/0 و کمترین همبستگی بین عوامل حمایتی و ایجاد عدالت اجتماعی پایدار با ضریب 587/0 میباشد. |
| 31 |
Participatory Foresight and Technological Innovation for Resilient Governance of the Water-Energy-Environment Nexus: Global Lessons and Policy Pathways for Arid Regions |
آینده نگاری فناوری و نوآوری در چالش های انرژی،آب،محیط زیست و امنیت غذایی |
شکوفه حشمت* و سمیرا امینی و ساعده علائی و هادی کردمصطفی پور و بیژن مرتضایی پور |
در مناطق خشک مانند ایران، چالشهای بههمپیوسته رابطه آب، انرژی و محیط زیست در کنار تغییرات اقلیمی، کمبود منابع و جزیرهای عمل کردن بخشهای حکمرانی، تهدیدی جدی برای توسعه پایدار ایجاد کرده است. این مقاله با هدف بررسی نقش آیندهنگاری مشارکتی و نوآوریهای فناورانه در تقویت حکمرانی تابآور آب-انرژی-محیط زیست، درسهای جهانی را به زمینههای محلی تعمیم میدهد. روششناسی هیبریدی مقاله شامل سنتز متا-تحلیلی از مطالعات کلیدی و برنامهریزی سناریوی مشارکتی با استفاده از چارچوبهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه، قانونی، محیطی و سه افق است، که چهار سناریو بحران جزیرهای، نوآوری سبز، گذار نابرابر و تابآوری یکپارچه را برای افقهای زمانی مختلف ارائه میکند. یافتهها نشان میدهد که آیندهنگاری مشارکتی میتواند تابآوری را از ۲.۵ به ۴.۸ از ۵ ارتقا دهد، با همافزاییهای ۲۰ تا ۳۰ درصد از فناوریهایی مانند آبشیرینکن خورشیدی و آبیاری قطرهای پیشرفته. پیشنهادها شامل ظرفیتسازی کوتاهمدت، سرمایهگذاری میانمدت در نوآوریها و تحول بلندمدت حکمرانی برای همراستایی با اهداف توسعه پایدار است. نتایج مسیرهای سیاستی عملی برای ایران ارائه میدهد که چالشهای کنونی را به فرصتهای پایدار فردا تبدیل میکند و بر تولید مشترک دانش تأکید دارد. این رویکرد، حکمرانی تحولآفرین و تابآور را برای مناطق خشک تضمین میکند. |
| 32 |
Institutional and Structural Analysis of Regional Innovation Ecosystems (RIE) within Urban Innovation Zones (UIZ): The Role of Rules of the Game in Knowledge Flow and Investment Attraction |
حکمرانی گذار و تحولات فناورانه |
جهانگیر یدالهی فارسی و زهرا شکوریان* و سیدحامد سلیمی |
این پژوهش با هدف تبیین چگونگی تأثیر نهادهای حاکم (قوانین بازی) بر ساختار مالی و پویایی جریان دانش در مناطق نوآوری شهری (UIZ) انجام شد تا مسیرهای سیاستی بهینه برای تقویت جذب سرمایهگذاری خارجی و داخلی شناسایی شود (;OECD,2025 2023 World Bank,). تحلیلها بر این فرض استوار است که پایداری اکوسیستم نوآوری منطقهای (RIE) بیش از زیرساختهای فیزیکی، به انسجام نهادی وابسته است.این مقاله از روش مرور نظاممند ادبیات (SLR) با رعایت کامل الزامات PRISMA-2020 برای استخراج منابع معتبر بینالمللی (۲۰۰۰–۲۰۲۵) بهره میگیرد (Creswell & Plano Clark, 2017). دادههای ثانویه گردآوریشده از پایگاههای Scopus و WoS، با استفاده از تحلیل تطبیقی کیفی و نهادی Case Study Analysis برای بررسی نمونههای موفق جهانی (نظیر 22@ بارسلونا، Cortex سنتلوئیس، One-North سنگاپور و (Brainport Eindhoven تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد که موفقیت بلندمدت UIZها در تسهیل جریان دانش (انتقال فناوری) و جذب سرمایه، منوط به تلفیق سازوکارهای حکمرانی هلیکس تکاملیافته Quadruple/Quintuple Helix)) با مکانیسمهای ساختاری نهادینه تأمین مالی شهری است (Carayannis & Campbell, 2009; OECD, 2023). نهادهای رسمی (مانند اختیارات یک شرکت توسعهای شهرداری در 22@) اجرای ابزارهایی چون جذب ارزش زمین LVC)) و تأمین مالی افزایشی مالیات TIF)) را ممکن میسازند تا ریسک مالی پروژه کاهش یابد. علاوه بر این، شفافیت و کیفیت نهادی بهطور مستقیم عدم قطعیت سرمایهگذاران خارجی (FDI) را کاهش داده و عاملی حیاتی در جذابیت اکوسیستم نوآوری است (Drabek & Payne, 2002). پژوهش حاضر یک چهارچوب تحلیلی نهادی-ساختاری ارائه میدهد که پیوند علّی میان کیفیت نهادی (Formal/Informal Institutions) و پیامدهای اقتصادی/اجتماعی UIZ ها را تبیین میکند. بر این اساس، پیشنهادهای سیاستی مشخصی برای اصلاح ساختار حکمرانی (ایجاد نهادهای توسعهای تخصصی) و نهادینهسازی ابزارهای مالی هوشمند در کلانشهرهای ایران جهت تسهیل جریان دانش و افزایش جذب سرمایهگذاری ارائه میگردد (World Bank, 2025; OECD, 2023). |
| 34 |
A Governance Framework for Transitioning to Agriculture 5.0 in Iran: Technology Assessment with Scenarios |
آینده نگاری فناوری و نوآوری در چالش های انرژی،آب،محیط زیست و امنیت غذایی |
رسول رجائی* و مهرداد قرنفلی |
گذار به «کشاورزی 5.0» در ایران مستلزم همراستاسازی ظرفیتهای فناوریهای نوظهور (هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، روباتیک مزرعهای، حسگرهای کمهزینه و دوقلوی دیجیتال) با الزامات حکمرانی توسعهپایدار، تابآوری غذایی و محدودیتهای آب و انرژی است. این پژوهش با هدف طراحی «چارچوب حکمرانیِ گذار»، ارزیابی فناوری را با رویکرد سناریوسازی ادغام میکند. ابتدا پیشرانها و عدمقطعیتهای کلیدی با تحلیل محیطی PESTEL+E و پانل خبرگان استخراج میشود؛ سپس با تحلیل اثرات متقاطع، ساختار علّی–تعاملات عوامل شناسایی و چهار سناریوی بدیل برای افق ۱۴۰۹–۱۴۱۴ ترسیم میگردد. برای تبیین سازوکارهای مداخله، از دیدگاه چندسطحی گذار (حوزه–رژیم–نیچ) و مدل زنجیره/سیستم تحویل فناوری جهت نگاشت بازیگران، قواعد نهادی و اهرمهای سیاستی استفاده میشود. یافتهها نشان میدهد بستههای سیاستیِ ترکیبی—استانداردهای حکمرانی داده و همکنشپذیری، مشوقهای هدفمند برای پذیرش در مزارع خرد، زیرساخت اتصال روستایی، و ترویج مبتنی بر داده—احتمال دستیابی همزمان به بهبود بهرهوری، کاهش شدت مصرف آب و کاهش ردپای کربن را در سناریوهای مساعد افزایش میدهد. خروجی عملیاتی پژوهش، چارچوبی برای طراحی نقشهراه گذار به کشاورزی 5.0 در ایران است که قابلیت استفاده در سیاستگذاری، برنامهریزی بخشی و ارزیابی سرمایهگذاریهای فناورانه را دارد. |
| 36 |
Policy and Foresight for Responsible Artificial Intelligence in the Energy Transition: A Multi-level Regional, National, and International Approach |
آینده نگاری فناوری های نوظهور (هوش مصنوعی،انقلاب صنعتی چهارم ، زیست فناوری،مواد و انرژی های نو |
امیر رضا غیابی و محسن نصراللهی* و فرزین حسینی فرد و سید مسلم موسوی درچه |
تحولات سریع در حوزه انرژی و تشدید بحران تغییرات اقلیمی، ضرورت بازاندیشی در سیاستگذاری و حکمرانی انرژی را بیش از پیش آشکار ساخته است. در این میان، گسترش فناوریهای هوش مصنوعی و تحلیل دادههای کلان، فرصتهای تازهای برای بهبود تصمیمگیری، افزایش بهرهوری و تسریع گذار به سمت انرژیهای تجدیدپذیر فراهم کرده است. این پژوهش با رویکرد تحلیلی–توصیفی و مرور نظاممند ادبیات بینرشتهای، به بررسی نقش هوش مصنوعی در بازطراحی سیاستهای انرژی پایدار میپردازد. تمرکز مطالعه بر سه محور اصلی است: نخست، تحلیل چگونگی توانمندسازی مراحل مختلف سیاستگذاری انرژی—از تدوین تا اجرا و ارزیابی—به کمک الگوریتمهای یادگیری ماشین و تحلیل دادههای کلان؛ دوم، شناسایی فرصتها و چالشهای ناشی از بهکارگیری هوش مصنوعی در مدیریت تقاضا، شبکههای هوشمند و پیشبینی سناریوهای گذار انرژی؛ و سوم، ارائه مدلی مفهومی برای ایجاد همافزایی میان سیاستگذاری، فناوریهای نوین و رویکردهای حکمرانی چندسطحی. یافتهها نشان میدهد که ادغام هوش مصنوعی در سیاستهای انرژی، علاوه بر افزایش کارایی و کاهش هزینهها، میتواند به شفافیت بیشتر، عدالت انرژی و مشارکت فعالتر ذینفعان در فرایند حکمرانی کمک کند. در سطح منطقهای، توسعه شهرهای هوشمند و تقویت نقش شهروندان اهمیت مییابد؛ در سطح ملی، سیاستهای حمایتی از نوآوری و تنظیم مقررات دادههای انرژی ضروری است؛ و در سطح بینالمللی، همکاری فناورانه و تدوین اصول اخلاقی مشترک برای استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی اهمیت دارد. در نهایت، بهکارگیری رویکرد آیندهنگاری به سیاستگذاران کمک میکند تا با درک بهتر روندها و عدم قطعیتهای فناورانه، مسیرهای پایدارتر و عادلانهتری برای گذار انرژی ترسیم کنند. |