-
حکمرانی توسعه پایدار و تاب آوری جامعه
-
آینده نگاری فناوری و نوآوری در چالش های انرژی،آب،محیط زیست و امنیت غذایی
-
آینده نگاری فناوری های نوظهور (هوش مصنوعی،انقلاب صنعتی چهارم ، زیست فناوری،مواد و انرژی های نو
-
حکمرانی گذار و تحولات فناورانه
-
هوشمندی و آینده پژوهی فناوری و نوآوری
-
سیاست گذاری رسانه ای در ترویج فناوری و نوآوری
-

کتاب مقدمهای بر آیندهپژوهی جلد سوم: روش سناریو
نویسنده:امیر ناظمی
ویراستار: رویا بارسلطان، عباس جلالی وند
انتشارات:انتشارات موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی
سال انتشار:1392
در شرایطی که آینده دیگر یک موضوع نظری نیست بلکه نیاز واقعی سیاستگذاری و طراحی نظامها است، انتشار کتاب «مقدمهای بر آیندهپژوهی؛ جلد سوم: روش سناریو» به قلم امیر ناظمی و ویراستاری مشترک رویا بارسلطان و عباس جلالیوند، یک نقطه عطف محسوب میشود. این اثر از مجموعه هفتجلدی «آیندهپژوهی» از مرکز پژوهشهای دفاعی و فناوری دفاعی، دقیقاً در زمانی منتشر شده که سیاستگذاران، استراتژیکها و مدیران کلان کشور به دنبال ابزاری سیستماتیک برای تصمیمگیری در مواجهه با چالشهای پیچیده آیندهاند
نویسنده، در مقدمهای با بیانی خبری بیان میکند که در دهههای اخیر «سناریونویسی» بهعنوان کلیدواژهای در حوزه آیندهپژوهی مطرح شده، اما اغلب به عنوان عبارتی شعاری یا شیرین بیفایده باقی مانده است؛ حال آنکه در وضعیت عدم قطعیت شدید محیطی، این روش باید به یک کارکرد عملی در تصمیمسازی تبدیل شود. کتاب شامل حدود ۶۶ تا ۶۸ صفحه است و با قطع رقعی و جلد شومیز منتشر شده که نشاندهنده زاویه کار حرفهای و کاربردی نویسنده است .
اثری با تمرکز بر روش سناریو، ابتدا چیستی این روش را در قالب یک چارچوب نظاممند معرفی میکند؛ نویسنده معتقد است طراحی سناریو، نه یک گزینه فرعی، بلکه ستون اصلی آیندهپژوهی است که میتواند تصمیمها را از وضعیت ناپایدار و تصادفی به مسیرهای قابل تحلیل و انتخاب عقلانی تبدیل کند. او توضیح میدهد که فرآیند ساخت سناریو شامل شش مرحله اساسی است: تعریف موضوع و دامنه، شناسایی محرکها و روندهای مؤثر، تحلیل عدم قطعیت، شکلدهی سناریوهای متنوع، بررسی پیامدها و نهایتاً استخراج گزینههای سیاستی براساس هر سناریو.
در ادامه، ناظمی با بیانی خبری توضیح میدهد که بسیاری از سناریونویسها بدون مشارکت ذینفعان کلیدی و بدون تحلیل درست متغیرهای تاثیرگذار روی آینده، سناریوهای فرضی و کماثر تولید میکنند که نه تصمیم را تقویت میکند و نه اعتماد مخاطبان را جلب میکند. به همین دلیل او تأکید میکند کتاب باید مورد استفاده مستقیم مدیران و مشاوران قرار گیرد، نه صرفاً دانشجویان آیندهپژوهی.
یکی دیگر از نکات مهم تحلیل محتوا، ارتباط روش سناریو با سایر ابزارهای آیندهپژوهی از جمله «رهنگاشت» و «تحلیل روند» است؛ ناظمی در این کتاب توضیح میدهد که هر سناریو بدون پشتوانه تحلیل روند و بدون اتصال به نقشه راه فناوری یا سیاستگذاری نمیتواند کامل باشد. این یک پیشنهاد روششناختی است که سناریو را در چارچوب یک فرایند جامع قرار میدهد.
کتاب با بیانی پیوسته، خبری و فاقد فصول رسمی نوشته شده و شرح میدهد که چگونه میتوان برای حوزههای عملی مانند انرژی، محیط زیست و توسعه پایدار سناریوهایی طراحی کرد که تصمیمها را مبتنی بر واقعیتهای آیندۀ ممکن کنند؛ سناریوهایی که سنجش میزان تابآوری در برابر شوک اقلیمی، فناوریهای هوش مصنوعی یا انتقال انرژی پاک را امکانپذیر کنند.
نادرستی سناریوهایی را که صرفاً نمای خیالی دارند و بدون تحلیل دادههای روند، تحلیلهای انتقال انرژی، تحلیل سیاستگذاری یا بررسی سناریوهای هوش مصنوعی، طراحی شدهاند، نقد میکند و پیشنهاد میدهد سناریوها باید با مشارکت جامعه علمی، صنعت، نهادهای دولتی و جامعه مدنی شکل گیرند تا واقعبینانه و قابلیت اجرا داشته باشند.
در خلال کتاب، مثالهایی از تجربههای موفق سناریونویسی بینالمللی بیان شده است، مانند نحوه طراحی سناریوهای حوزه انرژی در کشورهایی مانند هلند و دانمارک، یا تجربههای محیط زیستی در استرالیا، که نشان میدهد طراحی سناریو چگونه میتواند باعث تنظیم سیاستها شود؛ این مثالها به خواننده چشماندازی از کاربرد روش در دنیای واقعی میدهد.
در نهایت، کتاب نتیجهگیری میکند که آیندهپژوهی جدی وقتی ارزش دارد که ابزارهایی مانند سناریو تبدیل به زیرساخت تصمیمسازی شوند و بدون یک مدل مشارکتی، نظاممند و واقعیتمحور، نمیتوان از آن انتظار کارآیی داشت. نویسنده تأکید میکند که آیندهپژوهی تنها در صورتی مفید است که به بخشی از فرهنگ سازمانی تبدیل شود و مستقل از مالکیت سیاسی یا نگرشهای سطحی.
این کتاب به طور ویژه برای شرکتکنندگان در کنفرانس ملی «آیندهنگاری فناوری و نوآوری و نقش آن در حکمرانی» اهمیت دارد، چرا که محورهای انرژی، محیطزیست، توسعه پایدار، تغییر اقلیم و کاربرد هوش مصنوعی برای سیاستگذاری، دقیقاً نیازمند طراحی سناریویی هستند تا بتوان مسیرهای آینده را تحلیل، طبقهبندی و برای سیاستسازی آماده کرد. سناریوهای اقلیممحور که بر پایه دادههای اقلیمی، تحلیل روند انتشار کربن یا فناوریهای پاک شکل میگیرند، دقیقاً همان چیزی هستند که کتاب بر آن تأکید دارد.
از سوی دیگر، کاربرد سناریو در حکمرانی نوآوری فناوری به سیاستگذار امکان میدهد پیشرفت هوش مصنوعی در تصمیمسازی حکومتی، تحلیل دادههای محیطزیستی و بهینهسازی انرژی را پیشبینی کرده و مسیرهایی برای تنظیم سیاست دیجیتال آینده طرحریزی کند؛ مسیری که کتاب با سری رویکردهای نظاممند و تمرکز بر فرآیند بلندمدت ترسیم میکند.
در مجموع، این کتاب نه یک اثر آموزشی سطحی، بلکه یک مرجع کاربردی و استراتژیک برای کسانی است که قرار است آینده را بسازند نه فقط توصیف کنند؛ مخصوصاً مدیرانی که به دنبال طراحی سیاستهای تابآورانه و هوشمندانه در مواجهه با تغییرات اقلیمی، فناوریهای نوظهور و چالشهای محیط زیستی هستند.